گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:من همان داغ محبت که تو دیدی دارم هم چنان در هوست زرد وز عشقت زارم

❈۱❈
من همان داغ محبت که تو دیدی دارم هم چنان در هوست زرد وز عشقت زارم
قصهٔ درد فراق تو مپندار، ای دوست که به پایان رسد، ار عمر به پایان آرم
❈۲❈
خار در پای چو از دست غمت رفت مرا گل به دستم ده و از پای درآور خارم
بر دلم بار گران شد چو ز من دور شدی بار ده پیش خود و دور کن از دل بارم
❈۳❈
تا بدان روز تو گویی: اجلم بگذارد که تو در گردنم آویزی و من بگذارم؟
ز آتش سینهٔ ریشم خبرت شد گویی که چو خاک از بر خود دور فگندی خوارم
❈۴❈
اوحدی گر گنهی کرد، چو پایت برسید دست گیرش تو، که من بر سر استغفارم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۱۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها