گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:من از پیوستگان دل غریبی در سفر دارم که بی‌او آتش اندر جان و ناوک در جگر دارم

❈۱❈
من از پیوستگان دل غریبی در سفر دارم که بی‌او آتش اندر جان و ناوک در جگر دارم
ز حال خود خبر دارم نکرد آن ماه و زین غصه حرامست ار ز حال خود سر مویی خبر دارم
❈۲❈
مرا تا او برفت از در نیامد در نظر چیزی بجز عکس خیال او، که پیش چشم تر دارم
ز بیم آنکه چشم من ببیند روی غیر او نمی‌یارم که از خلوت زمانی سر بدر دارم
❈۳❈
به حکم آنکه جای او قمر می‌بیند از گردون من محروم سر گردان عداوت با قمر دارم
مرا امروز بگذارید همراهان، درین منزل که من، حال، ز آب دیده سیلی بر گذر دارم
❈۴❈
مپرس، ای اوحدی، کز چه دلت عاقل نمیگردد؟ حدیث عقل فردا کن: که امشب دردسر دارم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۲۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها