گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:صد بار ز مهرت ار بمیرم یک ذره دل از تو بر نگیرم

❈۱❈
صد بار ز مهرت ار بمیرم یک ذره دل از تو بر نگیرم
از شهرم اگر برون کنی سهل بیرون مگذار از ضمیرم
❈۲❈
از من نسزد شکایت تو گر خار نهی و گر حریرم
ای کاج! مرا نسوختی هجر دانند که بندهٔ اسیرم
❈۳❈
یاد از تن همچو شیرش، ای دل کم کن، که نه یوز این پنیرم
من نشکنم این خمار هرگز کز عشق سرشته شد خمیرم
❈۴❈
چون درد تو نیست هیچ دردی زان هیچ دوا نمی‌پذیرم
بر گور من ار گذر کنی تو برخیزم و دامنت بگیرم
❈۵❈
دوشم به فلک رسید ناله و امروز به چرخ شد نفیرم
گر پیر شود سرم چه سودست؟ چون دل نشود مرید پیرم
❈۶❈
حال دل من بکس مگویید کین نامه غلط کند دبیرم
از مهر تو بست چرخ نقشم با عشق تو داد دایه شیرم
❈۷❈
بگذار به محنت اوحدی را گو من ز محبتت بمیرم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۲۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

حمیدرضا
2009-01-05T22:04:27
مصرع آخر (با تغییر یک کلمه) مصرع اول غزلی از سعدی است:«گر من ز محبتت بمیرمدامن به قیامتت بگیرم ...»