گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:به غم خویش چنان شیفته کردی بازم کز خیال تو به خود نیز نمی‌پردازم

❈۱❈
به غم خویش چنان شیفته کردی بازم کز خیال تو به خود نیز نمی‌پردازم
هر که از نالهٔ شبگیر من آگاه شود هیچ شک نیست که چون روز بداند رازم
❈۲❈
گفته بودی: خبری ده، که ز هجرم چونی؟ آن چنانم که ببینی و ندانی بازم
عهد کردی که: نسوزی به غم خویش مرا هیچ غم نیست، تو می‌سوز، که من میسازم
❈۳❈
بعد ازین با رخ خوب تو نظر خواهم باخت گو: همه شهر بدانند که: شاهد بازم
آن چنان بر دل من ناز تو خوش می‌آید که حلالت نکنم گر نکشی از نازم
❈۴❈
اگر از دام خودم نیز خلاصی بخشی هم به خاک سر کوی تو بود پروازم
اوحدی گر نه چو پروانه بسوزد روزی پیش روی تو چو شمعش به شبی بگدازم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۲۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

کسرا
2016-06-11T16:54:08
اجرای ساز و آواز این شعر در برنامه برگ سبر شماره 215 با صدای استاد بزرگ قوامی
محمد شریفی
2020-03-26T06:44:15
درود یک متن از نسخه حافظ دارم توی سایت وقتی شعر رو میرنی میگه این مراغه ایست و کلا از نظر کلامی شعر و کتاب حافظ بنده فرق دارد بنظرم باید درباره نسخه اصلی حافظ که موزه حیدر اباد هند است تحقیق بیشتری کرد و کتاب رو از هندوستان خریده ام
کسرا
2017-11-23T12:43:11
شعر بسیار زیبایی ست