گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:برخیزم و دلها را در ولوله اندازم بر ظلمتیان نوری زین مشعله اندازم

❈۱❈
برخیزم و دلها را در ولوله اندازم بر ظلمتیان نوری زین مشعله اندازم
ارکان سلامت را بر باد دهم خرمن ارباب ملامت را خر در کله اندازم
❈۲❈
گر دام نهد غولی، در رهگذر گولی آوازهٔ « دزد آمد» در قافله اندازم
آن بادهٔ صافی را در شیشهٔ جان ریزم وین جیفهٔ‌خاکی را در مزبله اندازم
❈۳❈
یا زلف مسلسل را در بند کند لیلی یا من دل مجنون را در سلسله اندازم
از خال سیاه او بر دام زنم رسمی وین دانه پرستان را سر درغله اندازم
❈۴❈
گر چرخ، نه چون جوزا، بندد کمر مهرم ثور و حمل او را در سنبله اندازم
بر دوست به نزدیکی زنهار نهم چندان کز باغ و ز دشت او را در هروله اندازم
❈۵❈
پروردهٔ عشقم من ، بسیار همی باید تا دوستی مادر بر قابله اندازم
کو مستمعی طالب؟ تا وقت سخن گفتن اندر سرا و سری زین مسئله اندازم
❈۶❈
از بیضهٔ این مرغان یک بچه نشد حاصل تا زقهٔ این زهرش در حوصله اندازم
چون اوحدی از مستی سر بر نکنی ار من در جام تو زین افیون یک خردله اندازم
❈۷❈
سر بر خط من بینی دیوان قوی دل را چون دخنهٔ این افیون بر مندله اندازم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۲۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

رسول
2018-12-27T11:30:55
اندر سرا و سریاندر سر او سری