گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:بیار آن، باده، تا دل را به نور او بر افروزم که بوی دوست می‌آرد نسیم باد نوروزم

❈۱❈
بیار آن، باده، تا دل را به نور او بر افروزم که بوی دوست می‌آرد نسیم باد نوروزم
به عشقم سرزنش کردی ،ببین آن روی را امشب که عذرم خود ترا گوید که: من روشن‌تر از روزم
❈۲❈
مگو احوال درد من به پیش هر هوسبازی که جز عاشق نمی‌داند حکایت‌های مرموزم
رها کن، تا بمیرد شمع پیش او ز رشک امشب که چون باید ز عکس او دگر بارش بر افروزم
❈۳❈
رقیب از رشک من هر دم گریبان گو: بدر بر خود که من چشم از جمال او نمی‌دانم که: بردوزم
من مفلس نمی‌خواهم جلوس تخت فیروزه که از رخسار او، حالی، جلیس بخت پیروزم
❈۴❈
نگارینا، چه بد کردم؟ که نیک از من شدی غافل نه نیکست این که آزردی به گفتار بد آموزم
من از حیرت نمی‌دانم حدیث خویشتن گفتن ز قول اوحدی بشنو سخن‌های جگر سوزم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۳۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها