گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:صبا، چو برگذری سوی غمگسار دلم خبر کنش که: زهی بیخبر ز کار دلم!

❈۱❈
صبا، چو برگذری سوی غمگسار دلم خبر کنش که: زهی بیخبر ز کار دلم!
شکستهٔ غم عشقت ز روزگار، ای دوست دل منست، که شادی به روزگار دلم
❈۲❈
کنون که در پی آزار من کمر بستی مباش بی‌خبر از ناله‌های زار دلم
برین صفت که دلم را نگاهبان غم تست به منجنیق نگیرد کسی حصار دلم
❈۳❈
دل مرا ز برت راه باز گشت نماند ز سیل گریه، که افتاد در گذار دلم
بیا و سر دل من ز اوحدی بشنو که اوست درهمه گیتی خزینه‌دار دلم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۴۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها