گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:چو بدیدی که: ز غشقت به چه شکل و به چه سانم نپسندم که: فریبی به فسون و به فسانم

❈۱❈
چو بدیدی که: ز غشقت به چه شکل و به چه سانم نپسندم که: فریبی به فسون و به فسانم
مکن از غصه زبونم، که نه بی‌دانش و دونم تو مرا گر نشانسی بشناسد کسانم
❈۲❈
ز رخت عهد نجویم، ز لبت شهد نجویم کارزوی عسلت کرد شریک مگسانم
کس ندانم که تواند که: ز دردم برهاند تو کس شهر خودم کن، که نه از شهر خسانم
❈۳❈
در سر هر که ببینی، هوسی هست و هوایی در سر من هوس آن که: به پای تو رسانم
به جز آن یاد نخواهم که در آید به ضمیرم به جز آن نام نشاید که بر آید به لسانم
❈۴❈
اوحدی رسم تو دانست و بدو میل نمودی به منت میل نباشد که نه رسمست و نه سانم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۵۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

احمد
2017-03-28T04:00:20
با عرض سلام و خسته نباشید،کلمه ی "عشق" در مصرع اول نیاز به اصلاح دارد.با سپاس