گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:جای آن دارد که: من بر دیدها جایت کنم رایگان باشی اگر، جان در کف پایت کنم

❈۱❈
جای آن دارد که: من بر دیدها جایت کنم رایگان باشی اگر، جان در کف پایت کنم
پسته حیران آید و شکر به تنگ آید ز شرم چون حدیث پستهٔ تنگ شکر خایت کنم
❈۲❈
گر چه شد فرسوده عقل من ز دست زلف تو آفرین بر دست زلف عقل فرسایت کنم
بر دل و بر دیدهٔ من گر کنی حکم، ای پسر دیده را مزدور و دل را کارفرمایت کنم
❈۳❈
خویش را دیوانه سازم، تا بدین صحبت مگر خلق را در حلقهٔ زلف سمن سایت کنم
رای رای تست، هر حکمی که می‌خواهی بکن چون مرا روی تو باید، خدمت رایت کنم
❈۴❈
اوحدی گر دل به دست چشم مستت داد، من جان فدای حسن روی عالم آرایت کنم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۵۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها