گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:آمده‌ام که صف این صفهٔ بار بشکنم صدرنشین صفه را رونق کار بشکنم

❈۱❈
آمده‌ام که صف این صفهٔ بار بشکنم صدرنشین صفه را رونق کار بشکنم
روی به سنت آورم، میوهٔ جنت آورم صورت حور بشکنم، سورهٔ نار بشکنم
❈۲❈
غول دلیل راه شد، دیو سر سپاه شد دیو و طلسم هر دو را از بن و بار بشکنم
شهر خطیب کشته منبر و خطبه نو کنم دیر بلند گشته را برج و حصار بشکنم
❈۳❈
راهب دیر اگر مرا ره به کلیسا دهد خنب و قدح تهی کنم، دیک و تغار بشکنم
روز مصاف یک تنه، این همه قلب و میمنه گاه پیاده رد کنم، گاه سوار بشکنم
❈۴❈
من ز کنار در کمین، تا چو مخالفی به کین سر ز میان برآورد، من به کنار بشکنم
با لب لعل یار خود، عیش کنم به غار خود دشمن کور گشته را، بر در غار بشکنم
❈۵❈
گر به دیار خویشتن یار طلب کند مرا رخت سفر برون برم، عهد دیار بشکنم
آنکه غبار او منم، گرد بر آرد از تنم از دل نازنین او گرنه غبار بشکنم
❈۶❈
گر چه فزودم آن پسر، اینهمه رنج و دردسر از می وصلش این قدر، بس که خمار بشکنم
سختی روز هجر را سهل کنم بر اوحدی گر شب وصل بوسه‌ای از لب یار بشکنم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۶۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها