گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:شد زنده جان من به می، زان یاد بسیارش کنم انگور اگر منت نهد، من زنده بر دارش کنم

❈۱❈
شد زنده جان من به می، زان یاد بسیارش کنم انگور اگر منت نهد، من زنده بر دارش کنم
من مستم از جای دگر، افتاده در دامی دگر هر کس که آید سوی من، چون خود گرفتارش کنم
❈۲❈
جان نیک ناهموار شد، تا با سر و تن یار شد بر می‌زنم آبی ز می، باشد که هموارش کنم
سجاده گر مانع شود، حالیش بفروشم به می تسبیح اگر زحمت دهد، در حال زنارش کنم
❈۳❈
دیریست تا در خواب شد بخت من آشفته دل من هم خروشی می‌زنم، باشد که بیدارش کنم
دل در غمش بیمار شد وانگه من از دل بی‌خبر اکنون که با خویش آمدم زان شد که بیمارش کنم
❈۴❈
در شمع رویش جان من، گم گشت و میگوید که؟ نه کو زان دهن پروانه‌ای؟ تامن پدیدارش کنم
گر سر ز خاک پای او گردن بپیچد یک زمان نالایقست ار بعد ازین بر دوش خود بارش کنم
❈۵❈
گویند: وصف عشق او، تا چند گویی؟ اوحدی پیوسته گویم، اوحدی، تا نیک بر کارش کنم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۶۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها