اوحدی:به ذکر تو من شادمانی کنم به یاد لبت کامرانی کنم
❈۱❈
به ذکر تو من شادمانی کنم
به یاد لبت کامرانی کنم
منت عاشق و عاشقت را رقیب
که هم گرگم و هم شبانی کنم
❈۲❈
به شمشیر عشقم سبکتر بکش
که گرد زنده مانم، گرانی کنم
کسی کت به سالی ببیند دمی
به عمر درازش ضمانی کنم
❈۳❈
چو در خانه آیی، شوم خاک تو
چو بیرون روی، پاسبانی کنم
به امید بوسیدنت هر شبی
تبم گیرد و ناتوانی کنم
❈۴❈
تو جان منی، چون ز من بگسلی
کجا بیتو من زندگانی کنم؟
به پیرانه سر گر ببوسم لبت
دگر نوبت از نوجوانی کنم
❈۵❈
ز لعل تو یک بوسه در کار کن
که چون اوحدی درفشانی کنم
کامنت ها