گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:ای نرگست به شوخی صدبار خورده خونم بر من ترحمی کن،بنگر: که بی‌تو چونم؟

❈۱❈
ای نرگست به شوخی صدبار خورده خونم بر من ترحمی کن،بنگر: که بی‌تو چونم؟
غافل شدی ز حالم، با آنکه دور بینی عاجز شدم ز دستت، با آنکه ذوفنونم
❈۲❈
تریاک زهر خوبان سیمست و من ندارم درمان درد عاشق صبرست و من زبونم
هر کس گرفت با خویش از ظاهرم قیاسی بگذار تا ندانند احوال اندرونم
❈۳❈
گر خون خود بریزم صدبار در غم تو دانم که: بار دیگر رخصت دهی به خونم
دل خواستی تو از من، تشریف ده زمانی گر جان دریغ بینی، از عاشقان دونم
❈۴❈
از بس فسون که کردم افسانه شد دل من خود در تو نیست گیرا افسانه و فسونم
میم دهان خود را از من نهان چه کردی؟ باری، نگاه می‌کن در قامت چو نونم
❈۵❈
گر اوحدی سکونی دارد، صبور باشد من چون کنم صبوری آخر؟ که بی‌سکونم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۶۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها