گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:مرا با دوست میباید که رویارو سخن گویم نه با او دیگری مشغول و من با او سخن گویم

❈۱❈
مرا با دوست میباید که رویارو سخن گویم نه با او دیگری مشغول و من با او سخن گویم
سر بیدوست بر زانو چه گویی؟ فرصتی باید که او بنشیند و من سر بر آن زانو سخن گویم
❈۲❈
مرا گویند: دردش را بجوی از دوستان دارو نه با دردش چنان شادم که از دارو سخن گویم
چو بوی نافه گردد فاش بوی مشک شعر من چو من در شیوهٔ آن چشم بی‌آهو سخن گویم
❈۳❈
بی رغو میتوان رفتن ز دست او، ولی ترسم وفای او بنگذارد که در یرغو سخن گویم
همیشه حاجت ابرو چو سر در گوش او دارد به گوش او رسد حالم، چو با ابرو سخن گویم
❈۴❈
دل من چون ز موی او پریشانست و آشفته به وصف موی او باید که همچون مو سخن گویم
گرم چون اوحدی روزی سر زلفش به دست افتد چو چین زلف تا برتاش تو بر تو سخن گویم
❈۵❈
به قول زشت بد گویان نگردد گفتهٔ من بد جهان نیکو همی داند که: من نیکو سخن گویم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۹۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها