گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:مرا مپرس که: چون شرمسارم از یاران؟ ز دست این دم چون برف و اشک چون باران

❈۱❈
مرا مپرس که: چون شرمسارم از یاران؟ ز دست این دم چون برف و اشک چون باران
به خاک پای تو محتاجم و ندارم راه بر آستان تو از زحمت طلب‌گاران
❈۲❈
مرا ز طعنهٔ بیگانه آن جفا نرسید که از تعنت همسایگان و همکاران
به روز جنگ ز دست غمت به فریادم چو روز صلح ز غوغای آشتی خواران
❈۳❈
ز پهلوی کمرت کیسها توانم دوخت ولی مجال ندارم ز دست طراران
هزار شربت اگر می‌دهی چنان نبود که بوی وصل، که واصل شود به بیماران
❈۴❈
به اوحدی نرسد نوبت وصال تو هیچ اگر نه کم شود این غلغل هواداران

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۶۰۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها