گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:به ترک وصل آن تنگ شکر کردن، توان؟ نتوان چو او باشد بغیر از او نظر کردن، توان؟ نتوان

❈۱❈
به ترک وصل آن تنگ شکر کردن، توان؟ نتوان چو او باشد بغیر از او نظر کردن، توان؟ نتوان
ز سودای کنار او حذر می‌کردم از اول کنون چون در میان رفتم حذر کردن، توان؟ نتوان
❈۲❈
سرم در دام و تن در قید و دل دربند مهر او مسلمانان، درین حالت سفر کردن توان؟ نتوان
غریبی، مفلسی گر با کسی دلبستگی دارد بدین تهمت ز شهر او را بدر کردن، توان؟نتوان
به جرم آنکه این دل میل خوبان می‌کند، وقتی
دل بیچاره را خون در جگر کردن، توان ؟ نتوان
❈۳❈
ز قوس ابروان چشمش چو تیر از غمزه اندازد بغیر از دیده تیرش را سپر کردن، توان؟ نتوان
به زاری پیکر عشق از رخ او نور می‌گیرد چنان رخ را قیاسی با قمر کردن، توان؟ نتوان
❈۴❈
مرا گوید: حدیث من مگو، دیگر چه می‌گویی؟ حدیث پادشاهان را دگر کردن، توان؟ نتوان
ازان لب اوحدی گر بوسه‌ای بستد شبی پنهان
چه گویی؟ عالمی را زان خبر کردن، توان؟ نتوان

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۶۱۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها