اوحدی:ای خواجه، چه آوردی زین خانه بدر بودن؟ سودیت نمیباید چندین به سفر بودن
❈۱❈
ای خواجه، چه آوردی زین خانه بدر بودن؟
سودیت نمیباید چندین به سفر بودن
اندر پی بهبودی باید شدنت، کین جا
بیماری بد باشد هر روز بتر بودن
❈۲❈
بر چرخ کشیدی سر ناگاه، ندانستی
کانگشتنما خواهی گشتن، ز قمر بودن
این دولت بیداران ناگاه نماید رخ
گر منتظر آنی، باید به خبر بودن
❈۳❈
جز صورت یکرنگی مپسند که زشت آید
گه زاهد خوشیده، گه فاسقتر بودن
از پای طلب منشین، کین جات نمیباید
دستی دو سه بوسیدن، روزی دو سه سر بودن
❈۴❈
هان! ای پسر مقبل، خود نیز بکن کاری
جاوید نمیشاید در نان پدر بودن
منقاد دلیلی شو، در راه، که آهن را
بیصحبت اکسیری دورست ز زر بودن
❈۵❈
چون اوحدی از دستش دریای بلا درکش
تا وقت سخن بتوان دریای گهر بودن
کامنت ها