گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:حسن مصرست و رخ چون قمرت میر درو عشق زندان و حصارش که شدم پیر درو

❈۱❈
حسن مصرست و رخ چون قمرت میر درو عشق زندان و حصارش که شدم پیر درو
خم ابروت کمانیست، که دایم باشد هم کمان مهره و هم ناوک و هم تیر درو
❈۲❈
حلقهٔ زلف تو دامیست گره گیر، که هست حلق و پای دل من بسته به زنجیر درو
جنتست آن رخ خوب و ز دهان و لب تو می‌رود جوی شراب و عسل و شیر درو
❈۳❈
خود که جوید ز کمند سر زلف تو خلاص؟ که به اخلاص رود گردن نحجیر درو
بسم این کار پریشان، که نمی‌بینم جز جگر ریش و دل سوخته توفیر درو
❈۴❈
گر من از عشق تو آشفته شوم نیست عجب کاوحدی شیفته شد با همه تدبیر درو

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۶۸۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها