گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:ای فراق تو مرا عقل و بصارت برده دل من کافر چشم تو به غارت برده

❈۱❈
ای فراق تو مرا عقل و بصارت برده دل من کافر چشم تو به غارت برده
بر دل شیفته هجر تو جفاها کرده از تن سوخته مهر تو مهارت برده
❈۲❈
دل ما را، که سپاهی نتوانستی برد غمزهٔ شوخ تو در نیم اشارت برده
دوستان را همه خون ریخته چشم تو وز آن دشمنان در همه آفاق بشارت برده
❈۳❈
شوق روی تو به زنجیر کشش هر سحری بر سر کوی تو ما را به زیارت برده
من ازین دیدهٔ خونبار شبی می‌بینم سیل برخاسته و شهر و عمارت برده
❈۴❈
بی‌تو هر وقت که آهنگ نمازی بکنم اشک خون چهرهٔ ما را ز طهارت برده
اوحدی پیش دهان تو زبان بسته بماند گر چه بود از دگران گوی عبارت برده

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۷۰۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها