گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:آن دل که مرا بود و توی دیده سلبوه و آن تن که کشیدی به کمنمدش جذبوه

❈۱❈
آن دل که مرا بود و توی دیده سلبوه و آن تن که کشیدی به کمنمدش جذبوه
و آن دیدهٔ دریا شده را درد و غم او صد بار به دستان مصیبت صلبوه
❈۲❈
و آن سینهٔ آتشکده را غمزهٔ چشمش ناگاه به شمشیر جدایی ضربوه
اسباب دل و دین مرا لشکر عشقش ترکانه به یک تاختن اندر نهبوه
❈۳❈
من راز شب خود بچه پوشم؟ که بدین رخ از خون دل و دیده چه روشن کتبوه!
گر جان طلبند از من دلسوخته ایشان بحثی نتوانم که هم ایشان و هبوه
❈۴❈
با او ز پدر یاد نکردیم وز مادر کورا به فدا باد ابونا وابوه!
گویند: به دل صبر کن از یار و ندارم آن صبر که ایشان ز دل من طلبوه
❈۵❈
با اوحدی آن قوت غالب که تو دیدی یک باره فنا گشت چو ایشان غلبوه

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۷۳۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

سید فرهود کاظمی
2014-06-07T18:44:24
سلام بر دوستانمصرع اول بیت اول را نمی توانم بخوانمانگار کلمات «و توی دیده» وزن مصرع را خراب می کند.لطفا راهنمایی کنید
کاظم ایاصوفی
2020-03-14T04:36:45
مصراع اول باید به این صورت اصلاح شودآن دل که مرا بود و تو دیدی سلبوه