گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:در هر چه دیده‌ام تو پدیدار بوده‌ای ای کم نموده رخ، که چه بسیار بوده‌ای

❈۱❈
در هر چه دیده‌ام تو پدیدار بوده‌ای ای کم نموده رخ، که چه بسیار بوده‌ای
ما بارکرده رخت و طلب‌گار روی تو وانگه نهفته خود تو درین بار بوده‌ای
❈۲❈
چون اول از تو خاست که عشاق را نخواست آخر چه شد که از همه بیزار بوده‌ای؟
گفتی: برو، برفتم و گفتی: بیا، دگر چونم فروختی که خریدار بوده‌ای؟
❈۳❈
آنی که یک زمان ز تو ما را گزیر نیست هر جا که بوده‌ایم تو ناچار بوده‌ای
گر بوده‌ای به حلقهٔ خمارمان شبی مانند حلقه بر در و دیوار بوده‌ای
❈۴❈
گه در میانه نقط صفت گشته‌ای پدید گاه از کنار دایره کردار بوده‌ای
دوش آنچه دزد برد ز ما در ضمان ماست یا عهده بر تو بود که بیدار بوده‌ای
❈۵❈
ما را مکن به رفتن بازار سرزنش با ما تو نیز بر سر بازار بوده‌ای
با ما چو یک شراب ز یک جام خورده‌ای ما مست چون شدیم و تو هشیار بوده‌ای؟
❈۶❈
نوش دلست اگر شکر، ار زهر داده‌ای هوش روان، اگر گل، اگر خار بوده‌ای
روزی اگر به وصل شوی یار اوحدی منت منه، که با دگران یار بوده‌ای

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۷۴۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

علی
2019-03-21T23:58:44
بیت اول از مرحوم سید علی آقا قاضی به این صورت نقل شده:بر هرچه بنگرم تو پدیدار بوده ایای نانموده رخ تو چه بسیار بوده ای
حسین علویانی
2018-04-01T15:47:44
سلام ،در بیت ششم فکر کنم ،کلمه گریز ،اشتباهی (گزیر) تایپ شده
حسین علویانی
2018-04-01T15:50:37
ببخشید در بیت پنجم