گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:بس ازین عمر سرسری که به تقلید زیستی نظری کن به خویش تا ز کجایی و کیستی!

❈۱❈
بس ازین عمر سرسری که به تقلید زیستی نظری کن به خویش تا ز کجایی و کیستی!
همه شب گفتگوی تو ده و باغ است و مال و زر تو نگویی به خویشتن که: گرفتار چیستی؟
❈۲❈
نه تو گفته‌ای: خدای را نشناسم به جز یکی؟ ز یکی لاف چون زنی؟ چو غلام دویستی!
برسیدند همرهان تو هر یک به منزلی پی ایشان کجا روی؟ تو که در خفت و خیستی
❈۳❈
تو اگر بیست مرده‌ای بتوان و دل و جگر چو اجل حمله آورد، نگذارد بایستی
چو پی او روی بنه ز سر این خواجگی که تو نرسی پیش او مگر به فقیری و نیستی
❈۴❈
در توحیدش اوحدی به قفای وجود زد تو به توحید چون رسی؟ که نه اوحدیستی

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۷۶۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

حمیدرضا
2008-10-25T16:33:21
در بیت سوم «گفتی» با «گفته‌ای» جایگزین شد.