گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:نقشی ز صورت خود هر جا پدید کردی پس عشق دیدن آن در ما پدید کردی

❈۱❈
نقشی ز صورت خود هر جا پدید کردی پس عشق دیدن آن در ما پدید کردی
تا هر کسی نداند سر پرستش تو وامق بیافریدی، عذرا پدید کردی
❈۲❈
خورشید را بدادی نوری ز طلعت خود وز بهر خدمت او جوزا پدید کردی
تا قطره را نباشد از گم شدن هراسی بر راه باز گشتن دریا پدید کردی
❈۳❈
می‌خواستی که از ما بر ما بهانه گیری ورنه چرا ز آدم حوا پدید کردی؟
نوری که شمع گردون از عکس اوست روشن در نقطهٔ دل ما چون ناپدید کردی
❈۴❈
تا دولت وصالت بی‌وعده‌ای نباشد امروز عاشقان را فردا پدید کردی
زان ساغر نهانی بر باده‌ای که دانی چون گرم گشت منزل غوغا پدید کردی
❈۵❈
از جستن نهانت چون اوحدی زبون شد در عین بی‌نشانی خود را پدید کردی

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۷۷۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها