گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:نگارا، یاد می‌داری که یاد ما نمی‌کردی؟ سگان را در بر خود جای و جای ما نمی‌کردی؟

❈۱❈
نگارا، یاد می‌داری که یاد ما نمی‌کردی؟ سگان را در بر خود جای و جای ما نمی‌کردی؟
چو جانت می‌سپرد این تن به جز خونش نمی‌خوردی؟
چو خوانت می‌نهاد این دل به جز یغما نمی‌کردی؟
نشان درد می‌دیدی ولی درمان نمی‌دادی به کوی وصل می‌بردی ولی در وا نمی‌کردی؟
❈۲❈
نخستین روزت ار با من نبودی فتنه اندر سر چو رخ در پرده پوشیدی دگر پیدا نمی‌کردی
به پس فردا رسید آن کم به فردا وعده می‌دادی چرا فردا همی گفتی؟ چو پس‌فردا نمی‌کردی
❈۳❈
دلم را می‌نهی داغی و گرنه در چنین باغی رخ از خیری نمی‌بردی دل از خارا نمی‌کردی
دوای اوحدی جستم ز درد سر بنالیدی گرت سودای ما بودی چنین صفرا نمی‌کردی

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۷۷۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها