گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:نگارا، گر چه می‌دانم که بس بی‌مهر و پیوندی سلامت می‌فرستم با جهانی آرزومندی

❈۱❈
نگارا، گر چه می‌دانم که بس بی‌مهر و پیوندی سلامت می‌فرستم با جهانی آرزومندی
بدان دل کت فرستادم نه‌ای خرسند، می‌دانم که گر جان نیز بفرستم نخواهد بود خرسندی
❈۲❈
چنین زانم پسندیدی که حال من نمی‌دانی ز حالم گر شوی آگه چنان دانم که نپسندی
ز شاخ مهر چون گفتم که: بار الفتی چینم درخت الف ببریدی و بیخ مهر بر کندی
❈۳❈
اگر دستت همی خواهم خسی بر پیش من داری ورت من پای می‌بوسم ز دست من همی تندی
فرو هشتی به خویش آن زلف را کاشفته می‌گردد
نه آن بهتر که او را بر چو من دیوانه‌ای بندی؟
جهانی را بیفگندی به حسن یک نظر، جانا کزان افتادگان روزی نظر بر کس نیفگندی
❈۴❈
بپیوند رفت روز جور و بیداد و ستم، جانا کنون هنگام احسانست و انعام و خداوندی
حدیث تلخ اگر گفتی نرنجید اوحدی را دل که گر زان تلخ‌تر نیزش بگویی شربت قندی

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۷۸۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

حمیدرضا
2008-10-25T16:37:28
در مصرع اول بیت اول «بی‌مهری و پیوندی» با «بی مهر و پیوندی» جایگزین شد.