گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:زهی! زلف و رخت قدری و عیدی قمر حسن ترا کمتر معیدی

❈۱❈
زهی! زلف و رخت قدری و عیدی قمر حسن ترا کمتر معیدی
همه خوبان عالم را بدیدم بر آن طوبی ندارد کس مزیدی
❈۲❈
مراد چرخ ازرق جامه آنست که باشد آستانت را مریدی
برآن درگه بمیرم، بس عجب نیست به کوی شاهدی گور شهیدی
❈۳❈
به گنجی می‌خرم وصل ترا، گر ز کنجی بر نیاید من یزیدی
شبی در گردنت گویی بدیدم دو دست خویش چون حبل الوریدی
❈۴❈
به مستوری ز مستان رخ مگردان که بعد از وعده نپسندم وعیدی
هر آحادی چه داند سر عشقت؟ که همچون اوحدی باید وحیدی
❈۵❈
اگر غافل نشد جان تو از عشق ز دل پرداز او بر خوان نشیدی

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۷۸۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها