گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:دیده بسیار نگه کرد به هر بام و دری بجزو در نظر عقل نیامد دگری

❈۱❈
دیده بسیار نگه کرد به هر بام و دری بجزو در نظر عقل نیامد دگری
خبر محنت ما در همه آفاق برفت که چه دیدیم ز دست ستم بی‌خبری؟
❈۲❈
ای که چون باد بهر گوشه گذاری داری خود چه بادی که ازین گوشه نداری گذری؟
نه قضایی بسر عمر من آمد ز غمت که از آن یاد توان کرد به عمری قدری
❈۳❈
سفرم هم به سر کوی تو خواهد بودن گر بیابم ز کمند تو جواز سفری
زان درختی که درین باغچه بالای تو کشت آه! اگر دست تمنا برسیدی ببری
❈۴❈
دیر تا بر کمر تست دو چشمم چون طرف بیش ازین طرف نشاید که بود بر کمری
رفتن مهر تو از سینهٔ من ممکن نیست همچو نامی که کسی نقش کند بر حجری
❈۵❈
هیچ دانی سر من بر سر کوی تو چنین به چه تشبیه توان کرد؟ به خاکی و دری
هر شب از درد فراق تو بگریم تا روز عجب، ای گریهٔ شبها، که نکردی اثری!
❈۶❈
گر دل اوحدی از درد تو خون شد نه عجب کار عشقست و میسر نشود بی‌جگری

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۷۸۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها