گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:هر به عمری نزد خود روزی به مهمانم بری پرده پیش رخ ببندی، پس در ایوانم بری

❈۱❈
هر به عمری نزد خود روزی به مهمانم بری پرده پیش رخ ببندی، پس در ایوانم بری
خود نخواهی هیچ وقتم ور بخوانی ساعتی خون چشم من بریزی، تا که بر خوانم بری
❈۲❈
دست بیرون آوری از پرده، چون گویی سخن تا بیندازی ز پای آنگه به دستانم بری
نام من بدنام گویی، تا میان مرد و زن راز من پیدا کنی، وانگاه پنهانم بری
❈۳❈
گر ندانم راه بام، از آفتاب روی خود در فرستی پرتو و چون ذره در بانم بری
ره نمایی هر زمان با کیش و قربانم بده چون من اندر ده شوم بی‌کیش و قربانم بری
❈۴❈
ناخلف شد نام من، بس کز دکان بگریختم این زمان سودی ندارد گر به دکانم بری
چون امانت‌ها که دادی گم شد اندر دست من مفلسی بر دست گیرم، تا به زندانم بری
❈۵❈
گر به قاضی می‌برند آنرا که مستی می‌کند من خرابی می‌کنم، تا پیش سلطانم بری
چون به همراهی قبولم کردی، ار سر می‌رود دستت از دامان ندارم، تا به پایانم بری
❈۶❈
اوحدی را گر دهی دم، یا بری دل، حاکمی من چنین نادان نیم، کینم دهی، آنم بری

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۷۹۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

حمید
2020-12-18T12:41:48
سلامدر مصراع دوم بیت 7 باید عبارت (( بهدکانم )) به صورت (( به دکانم )) نوشته شود.