گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:عالمی را به فراق رخ خود می‌سوزی تا خود از جمله کرا وصل تو باشد روزی؟

❈۱❈
عالمی را به فراق رخ خود می‌سوزی تا خود از جمله کرا وصل تو باشد روزی؟
دل سخت تو به جز کینه نورزد با ما چون به دل کینه کشی، پس به چه مهر اندوزی؟
❈۲❈
خار این کوه و بیابان همه سوزن باید تا تو این پرده که بر ما بدریدی دوزی
نسبت گل بتو می‌کردم و عقلم می‌گفت: پیش خورشید نشاید که چراغ افروزی
❈۳❈
وقت آن بود که دل بر خورد از لعل لبت چرخ پیروزه نمی‌خواست مرا پیروزی
شب هجران ترا صبح پدیدار نبود گر خیال رخ خوب تو نکردی روزی
❈۴❈
اوحدی، بر رخ این تازه جوانان بی‌زر عشق رسوا بود، آنگاه به پیر آموزی؟

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۷۹۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها