گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:باز آمدی، که خونم بر خاک در بریزی توفان موج خیزم زین چشم تر بریزی

❈۱❈
باز آمدی، که خونم بر خاک در بریزی توفان موج خیزم زین چشم تر بریزی
هر ساعتی به شکلی، هر لحظه‌ای بینگی دوداز دلم برآری، خون از جگر بریزی
❈۲❈
گر تشنه‌ای به خونم، حاکم تویی،ولیکن در پای خویش ریزش،روزی اگر بریزی
مانند آفتابی، کز بس شعاع خوبی چون دیده بر تو دوزم، نور از نظر بریزی
❈۳❈
در شهر اگر نماند شکر، چه غم؟ که روزی لعل تو گر بخندد، شهری شکر بریزی
بالله که برنگیرم سر ز آستانهٔ تو گر خنجرم چو باران بر فرق سر بریزی
❈۴❈
صد نوبت اوحدی را خون ریختی و گر تو آنی که می‌شناسم، بار دگر بریزی

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۸۰۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها