گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:ز تو بی‌وفا چه جوییم نشان مهربانی؟ بتو سنگدل چه گوییم حکایت نهانی؟

❈۱❈
ز تو بی‌وفا چه جوییم نشان مهربانی؟ بتو سنگدل چه گوییم حکایت نهانی؟
که چو قاصدی فرستیم به دشمنی برآیی که چو قصه‌ای نویسیم به دشمنان رسانی
❈۲❈
چو بهانه می‌گرفتی و وفا نمی‌نمودی ز چه خانه می‌نمودی به غریب کاروانی؟
قدمم گرفت، تندی مکن، ای سوار، تندی غم مستمند می‌خور، چه سمند می‌دوانی
❈۳❈
ز ورق برون فگندم همه بار نامهٔ خود که چو نام من نبینی دگر آن ورق بخوانی
عجب! ار نه قامت تست قیامت زمانه که در اول غروری و در آخر زمانی
❈۴❈
چه محالها شنیدم؟ چه به حالها رسیدم! که به سالها ندیدم ز لب تو کامرانی
مکن، ای پسر، که وفا کن به روزگار و مدت من ازین صفت بگردم، تو بدان صفا نمانی
❈۵❈
دل اوحدی شکستن، ز میانه دور جستن نه طریق دوستان است و نه شرط مهربانی

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۸۳۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

حمیدرضا
2009-01-05T18:04:37
آخرین مصرع از سعدی است:«نه طریق دوستان است و نه شرط مهربانی»که به دوستان یک دل سر دست برفشانیهمچنین:«نه طریق دوستان است و نه شرط مهربانیکه ز دوستی بمیریم و تو را خبر نباشد»و خواجو نیز از آن استقبال کرده است.