گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:ز دست کس نکشیدم جفا و مسکینی مگر ز دست تو کافر، که دشمن دینی

❈۱❈
ز دست کس نکشیدم جفا و مسکینی مگر ز دست تو کافر، که دشمن دینی
چو دیدهٔ همه کس دیدن تو میخواهد کسی چه عیب تو گوید؟ که: خویشتن بینی
❈۲❈
اگر پیاده روی، سرو گلشن جانی وگر سوار شوی، شمع خانهٔ زینی
شب شراب که باشد رخ تو شاهد و شمعی بجز لب تو نیاید بکار شیرینی
❈۳❈
ندانمت که به دست که اوفتادی باز؟ عجب که دست نبوسند کش تو شاهینی!
به درد مند غم او رمن که میگوید؟ مکن حکایت درمان چو درد او چنین
❈۴❈
میان به جستن یار، اوحدی،چنان دربند که تا به دست نیاید ز پای ننشینی

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۸۵۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها