گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:عاشقم، از عشق من گر به گمانی بگوی چاره ندانم که چیست؟ آنچه تو دانی بگوی

❈۱❈
عاشقم، از عشق من گر به گمانی بگوی چاره ندانم که چیست؟ آنچه تو دانی بگوی
منتظرم تا مگر پیش من آیی شبی گر بتوانی بیا ور نتوانی بگوی
❈۲❈
من به دلم یار تو، باز تو گر یار من هم به دلی کو نشان؟ ور به زبانی بگوی
دوش بر آن بوده‌ای تا بخوری خون من بی‌خبرم خون مخور، هر چه بر آنی بگوی
❈۳❈
جان و دلی زین جهان دارم اگر زانکه تو در پی اینی ببر، بر سر آنی بگوی
چند بگویی: ترا من برسانم به کام؟ آنچه پذیرفته‌ای چون برسانی بگوی
❈۴❈
بیش مزن تیغ غم بر جگر اوحدی ترک نه‌ای، ترک این سخت کمانی بگوی

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۸۶۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها