گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:دل سرای خاص داشت از مجلس عامش مگوی جان چو با جانان نشست از پیک و پیغامش مگوی

❈۱❈
دل سرای خاص داشت از مجلس عامش مگوی جان چو با جانان نشست از پیک و پیغامش مگوی
مرغ جان ما، که از بار بدن بودش قفس باز دست شاه گشت از دانه و دامش مگوی
❈۲❈
ما از آن یوسف به بادی قانعیم، ای باد صبح بوی پیراهن چو آوردی ز اندامش مگوی
ای که میگویی: خیال او توان دیدن به خواب مرد چون شوریده گشت از خواب و آرامش مگوی
❈۳❈
آنکه روی دوست دید او را به کفر و دین چه کار؟ وانکه مست عشق گشت از کفر و اسلامش مگوی
چند گویی: پخته‌ای باید که گردد گرد او؟ سینهٔ ما سوختست از پخته و خامش مگوی
❈۴❈
دوش میگفتی: ندانستم که خون من که ریخت؟ آنکه می‌دانی همانست، اوحدی، نامش مگوی

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۸۶۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها