گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:دلم زخم بلا دارد ز چشم تیر بالایی که دارد چون کمر بستی و همچون زلف لالایی

❈۱❈
دلم زخم بلا دارد ز چشم تیر بالایی که دارد چون کمر بستی و همچون زلف لالایی
بدان کان پای من باشد به دام زلف او، گر تو ز دستی بشنوی روزی که: زنجیریست بر پایی
❈۲❈
به اشک چشم بر گریند مردم در بلا، لیکن نه هراشکی چو جیحونی، نه هر چشمی چو دریایی
نخواهم یافتن یکشب مجال خلوتی با او که هرگز کوی دلبندان نشد خالی ز سودایی
❈۳❈
هلاک من نخواهد بود جز در عشق و می‌دانم کزین معنی خبر کرده مرا یک روز دانایی
ز هر سویم غمی سر کرد و تشویشی و اندوهی کجایی آخر ای شادی؟ تو هم بر کن سر از جایی
❈۴❈
ز من هر لحظه میپرسی که کارت: چیست؟ این معنی کسی را پرس کو دارد به کار خویش پروایی
مرا از عشوه هر روزی به فردا می‌دهی وعده مگر کامروز مردم را نخواهد بود فردایی؟
❈۵❈
ز آه اوحدی او را چو آگاهی دهم گوید: چه گویی پیش من چندین حدیث باد پیمایی؟

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۸۷۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها