گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:گر چه در کوی وفا جا نگرفتی و سرایی ما نبردیم ز کوی طلبت رخت به جایی

❈۱❈
گر چه در کوی وفا جا نگرفتی و سرایی ما نبردیم ز کوی طلبت رخت به جایی
بس خطا بود نگه باز نکردن که گذشتی مکن اینها، که نکردیم نگاهت به خطایی
❈۲❈
بر تن این سر شب و روز از هوس پای تو دارم ورنه من کیستم آخر؟ که سرم باشد و پایی
گر قبا شد ز غمت پیرهنی حیف نباشد؟ کم از آن کز کف عشق تو بپوشیم قبایی
❈۳❈
قیمت قامت و بالای ترا کس بنداند تا نیفتند چو من شیفته در دام بلایی
درد عشق تو به نزدیک طبیبان ولایت بس بگفتیم و ندانست کسش هیچ دوایی
❈۴❈
هم نشینان تو بر سفرهٔ خاصند، چه معنی؟ که به درویش سر کوچه نگفتند صلایی
بوسه‌ای ده به من خسته، که بسیار نباشد به فقیران بدهد محتشم شهر عطایی
❈۵❈
اوحدی را مکن از خیل محبان تو بیرون که توسلطانی و خیلت نشکیبد ز گدایی

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۸۷۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها