گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:به خوابم دوش پرسیدی، به بیداری چه می‌گویی؟ دلت را چیست در خاطر چه سر داری؟ چه می‌گویی؟

به خوابم دوش پرسیدی، به بیداری چه می‌گویی؟
دلت را چیست در خاطر چه سر داری؟ چه می‌گویی؟
❈۱❈
من از مستی نمی‌دانم حدیث خویشتن گفتن تو در باب من مسکین که هشیاری، چه می‌گویی؟
مرا گفتی که: زاری کن، که فریادت رسم روزی کنون چون زاریم دیدی، ز بیزاری چه می‌گویی؟
❈۲❈
دمی خواهم که سوی من قدم را رنجه گردانی اجابت میکنی؟ یا عذر می‌آری؟ چه می‌گویی؟
به شهر اندر دلی چند از هوس خالی همی‌بینم
ز خوبان اندرین کشور تو عیاری، چه می‌گویی؟
دلم بردی و می‌گویی: خبر زان دل نمی‌دارم چه گویند: این حکایت خبر داری، چه می‌گویی؟
❈۳❈
منت در راه می‌افتم چو خاک ره ز مسکینی تو با افتاده‌ای چو من، ز جباری چه می‌گویی؟
شب تاریک پرسیدی که: بی‌من چون همی‌باشی؟ زهی! روز من از هجرت شب تاری، چه می‌گویی؟
مرا گویی: صبوری ورز و ترکم کن، حکایت بین
به خونم تشنه‌ای یا خود تو پنداری چه می‌گویی
پس از صد وعده کم دادی ترا امروز می‌بینم
بیاور بوسه، گردن را چه می‌خاری؟ چه می‌گویی؟
سخن یا گوهرست آن، قند یا شکر، چه می‌خایی؟
حکایت می‌کنی، یا شهد می‌باری؟ چه می‌گویی؟
شبی می‌خواهم و جایی که خلوت با تو بنشینم
میسر می‌شود؟ یا خود نمی‌یاری؟ چه می‌گویی؟
❈۴❈
گرفتم بر رخ زرد و دم سردم نبخشودی درین فریاد و آب چشم و بیداری چه می‌گویی؟
درین شهر اوحدی را می‌فروشم من به یک بوسه کسی دیگر ببینم؟ یا خریداری؟ چه می‌گویی؟

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۸۸۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

امین خزیمه
2018-08-21T13:24:57
در نسخه ای توسط سعید نفیسی تصحیح شده است بخش غزلیات دارای 878 غزل می باشد لطفا با نسخه جناب نفیسی منطبق فرمایید