اوحدی:به دست قاصدی داد این حکایت حدیثی پر شکیب و پر شکایت
❈۱❈
به دست قاصدی داد این حکایت
حدیثی پر شکیب و پر شکایت
چو واقف شد پریرو راز او را
وزان طومار دل پرداز او را
❈۲❈
به دل گفتا که: ناچارست یاری
همین سرگشتهٔ بیچاره، باری
کامنت ها