پروین اعتصامی:نخوانده فرق سر از پای، عزم کو کردیم نکرده پرسش چوگان، هوای گو کردیم
❈۱❈
نخوانده فرق سر از پای، عزم کو کردیم
نکرده پرسش چوگان، هوای گو کردیم
بکار خویش نپرداختیم، نوبت کار
تمام عمر، نشستیم و گفتگو کردیم
❈۲❈
بوقت همت و سعی و عمل، هوس راندیم
بروز کوشش و تدبیر، آرزو کردیم
عبث به چه نفتادیم، دیو آز و هوی
هر آنچه کرد، بدیدیم و همچو او کردیم
❈۳❈
بسی مجاهده کردیم در طریق نفاق
ببین چه بیهده تفسیر «جاهدوا» کردیم
چونان ز سفره ببردند، سفره گستردیم
چو آب خشک شد، اندیشهٔ سبو کردیم
❈۴❈
اگر که نفس، بداندیش ما نبود چرا
ملول گشت، چو ما رسم و ره نکو کردیم
چو عهدنامه نوشتیم، اهرمن خندید
که اتحاد نبود، اینکه با عدو کردیم
❈۵❈
هزار مرتبه دریای چرخ، طوفان کرد
از آن زمان که نشیمن درین کرو کردیم
نه همچو غنچه، بدامان گلبنی خفتیم
نه همچو سبزه، نشاطی بطرف جو کردیم
❈۶❈
چراغ عقل، نهفتیم شامگاه رحیل
از آن بورطهٔ تاریک جهل، رو کردیم
بعمر گم شده، اصلا نسوختیم، ولیک
چو سوزنی ز نخ افتاد، جستجو کردیم
❈۷❈
بغیر جامهٔ فرصت، که کس رفوش نکرد
هزار جامه دریدند و ما رفو کردیم
تباه شد دل از آلودگی و دم نزدیم
همی بتن گرویدیم و شستشو کردیم
❈۸❈
سمند توسن افلاک، راهوار نگشت
به توسنیسش، چو یک چند تاخت، خو کردیم
ز فرط آز، چو مردار خوار تیره درون
هماره بر سر این لاشه، های و هو کردیم
❈۹❈
چو زورمند شدیم، از دهان مسکینان
بجبر، لقمه ربودیم و در گلو کردیم
ز رشوه، اسب خریدیم و خانه و ده و باغ
باشک بیوه زنان، حفظ آبرو کردیم
❈۱۰❈
از آن ز شاخ حقایق، بما بری نرسید
که ما همیشه حکایت ز رنگ و بو کردیم
کامنت ها