پروین اعتصامی:کاشکی، وقت را شتاب نبود فصل رحلت در این کتاب نبود
❈۱❈
کاشکی، وقت را شتاب نبود
فصل رحلت در این کتاب نبود
کاش، در بحر بیکران جهان
نام طوفان و انقلاب نبود
❈۲❈
مرغکان میپراند این گنجشک
گر که همسایهٔ عقاب نبود
ما ندیدیم و راه کج رفتیم
ور نه در راه، پیچ و تاب نبود
❈۳❈
اینکه خواندیم شمع، نور نداشت
اینکه در کوزه بود، آب نبود
هر چه کردیم ماه و سال، حساب
کار ایام را حساب نبود
❈۴❈
غیر مردار، طعمهای نشناخت
طوطی چرخ، جز غراب نبود
ره دل زد زمانه، این دزدی
همچو دزدیدن ثیاب نبود
❈۵❈
چو تهی گشت، پر نشد دیگر
خم هستی، خم شراب نبود
خانهٔ خود، به اهرمن منمای
پرسش دیو را جواب نبود
❈۶❈
دورهٔ پیرت، چراست سیاه
مگرت دورهٔ شباب نبود
بس بگشت آسیای دهر، ولیک
هیچ گندم در آسیاب نبود
❈۷❈
نکشید آب، دلو ما زین چاه
زانکه در دست ما طناب نبود
گر نمیبود تیشهٔ پندار
ملک معمور دل، خراب نبود
❈۸❈
زین منه، اسب آز را بر پشت
پای نیکان، درین رکاب نبود
تو، فریب سراب تن خوردی
در بیابان جان سراب نبود
❈۹❈
ز اتش جهل، سوخت خرمن ما
گنه برق و آفتاب نبود
سال و مه رفت و ما همی خفتیم
خواب ما مرگ بود، خواب نبود
کامنت ها