پروین اعتصامی:با بنفشه، لاله گفت ای بیخبر طرف گلشن را منظم کردهاند
❈۱❈
با بنفشه، لاله گفت ای بیخبر
طرف گلشن را منظم کردهاند
از برای جلوه، گلهای چمن
رنگ را با بوی توام کردهاند
❈۲❈
اندرین بزم طرب، گوئی ترا
غرق در دریای ماتم کردهاند
از چه معنی، در شکستی بی سبب
چون بخاکت ریشه محکم کردهاند
❈۳❈
از چه، رویت در هم و پشتت خم است
از چه رو، کار تو درهم کردهاند
از چه، خود را پشت سر میافکنی
چون به یارانت مقدم کردهاند
❈۴❈
در زیان این قبای نیلگون
در تو زشتی را مسلم کردهاند
گفت، بهر بردن بار قضا
عاقلان، پشت از ازل خم کردهاند
❈۵❈
عارفان، از بهر افزودن بجان
از هوی و از هوس، کم کردهاند
یاد حق بر یاد خود بگزیدهاند
کار ابراهیم ادهم کردهاند
❈۶❈
رهروان این گذرگاه، آگهند
توش راه خود فراهم کردهاند
گلههای معنی، از فرسنگها
گرگ خود را دیده و رم کردهاند
❈۷❈
چون در آخر، جمله شادیها غم است
هم ز اول، خوی با غم کردهاند
تو نمیدانی که از بهر خزان
باغ را شاداب و خرم کردهاند
❈۸❈
تو نمیبینی چه سیلابی نهان
در دل هر قطره شبنم کردهاند
هر کسی را با چراغ بینشی
راهی این راه مظلم کردهاند
❈۹❈
از صبا گوئی تو و ما از سموم
بهر ما، این شهد را سم کردهاند
تو، خوشی بینی و ما پژمردگی
هر کجا، نقشی مجسم کردهاند
❈۱۰❈
ما بخود، چیزی نکردیم اختیار
کارفرمایان عالم کردهاند
کردهاند ار پرسشی در کار ما
خلقت و تقدیر، با هم کردهاند
❈۱۱❈
درزی و جولاههٔ ما، صنع خویش
در پس این سبز طارم کردهاند
کامنت ها