رهی معیری:چرا چو شادی از این انجمن گریزانی ؟ چو طاقت از دل بیتاب من گریزانی ؟
❈۱❈
چرا چو شادی از این انجمن گریزانی ؟
چو طاقت از دل بیتاب من گریزانی ؟
ز دیدهای که بود پاکتر ز شبنم صبح
چرا چو اشک من ای سیمتن گریزانی ؟
❈۲❈
درون پیرهنت گر نهان کنیم چه سود ؟
نسیم صبحی و از پیرهن گریزانی
چو آب چشمه دلی پاک و نرمخو دارم
نه آتشم که ز آغوش من گریزانی
❈۳❈
رهی نمیرمد آهوی وحشی از صیاد
بدین صفت که تو از خویشتن گریزانی
کامنت ها