گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

رهی معیری:اشک سحر زداید از لوح دل سیاهی خرم کند چمن را باران صبحگاهی

❈۱❈
اشک سحر زداید از لوح دل سیاهی خرم کند چمن را باران صبحگاهی
عمری ز مهرت ای مه شب تا سحر نخفتم دعوی ز دیده من و ز اختران گواهی
❈۲❈
چون زلف و عارض او چشمی ندیده هرگز صبحی بدین سپیدی شامی بدان سیاهی
داغم چو لاله ای گل از درد من چه پرسی؟ مردم ز محنت ای غم از جان من چه خواهی؟
❈۳❈
ای گریه در هلاکم هم عهد رنج و دردی وی ناله در عذابم هم‌راز اشک و آهی
چندین رهی چه نالی از داغ بی‌نصیبی؟ در پای لاله‌رویان این بس که خاک راهی

فایل صوتی غزلها - جلد دوم باران صبحگاهی

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

ماندانا
2015-06-14T11:58:40
عاشق رهی هستم اشعارش بسیار زیباست.سپاسگذارم
نگین شکروی
2010-06-10T21:30:04
با درود وسپاس فراواندر بیت دوم "عمری ز مهرت ای مه..." و در بیت چهارم "...از درد من چه پرسی" و در بیت ششم "چندین رهی چه نالی ..." صحیح است.---پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
احمد
2021-04-11T16:55:02
در بیت اول، به زیبایی هر چه تمامتر، اثر طراوت و سرور و بهجت حاصل از اشک و راز و نیاز شبانه را بر روح انسان، با آوردن عبارت "باران صبحگاهی" و اثر آن بر چمن، بیان کرده است.
ایرانی
2018-04-10T17:05:23
در بیت سوم آرایه لف و نشر نامرتب بکار رفته. شاعر زلف را در سیاهی به شام وعارض ( چهره معشوق ) را در سپیدی به صبح مانند کرده است.