گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

رهی معیری:دل من ز تابناکی به شراب ناب ماند نکند سیاهکاری که به آفتاب ماند

❈۱❈
دل من ز تابناکی به شراب ناب ماند نکند سیاهکاری که به آفتاب ماند
نه ز پای می‌نشیند نه قرار می‌پذیرد دل آتشین من بین که به موج آب ماند
❈۲❈
ز شب سیه چه نالم؟ که فروغ صبح رویت به سپیده سحرگاه و به ماهتاب ماند
نفس حیات بخشت به هوای بامدادی لب مستی آفرینت به شراب ناب ماند
❈۳❈
نه عجب اگر به عالم اثری نماند از ما که بر آسمان نبینی اثر از شهاب ماند
رهی از امید باطل ره آرزو چه پویی؟ که سراب زندگانی به خیال و خواب ماند

فایل صوتی غزلها - جلد دوم سراب آرزو

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

کبیر
2015-02-01T12:25:21
در متن آخر کلمه "سراب" چی معنی میدهد؟تشکر
نگین شکروی
2010-06-10T21:18:41
با درود و سپاس فراوانلطفا"مصرع اول از بیت چهارم بدینگونه اصلاح شود:"نفس حیات بخشت به هوای بامدادی"همچنین "نبینی" در بیت ششم صحیح است.---پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
اکبر khayat۱۴۹۳@gmail.comا
2018-08-04T14:26:40
روح این استاد بزرگوار غزلسرا شاد. بیت "نه عجب اگر به عالم اثری نماند از ما که بر آسمان نبینی اثر از شهاب ماند" چه زیبنده جاوید الاثرهای ملکوتی کشور عزیزمان است که آرزو می کردند در راه جانفشانی دوست ، هیچ اثری از پیکر خاکی آنها هم باقی نماند همانگونه که شهاب های آسمانی هیچ اثری از خود باقی نمی گذارند. روحشان شاد