گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

رهی معیری:من کیستم ز مردم دنیا رمیده‌ای چون کوهسار پای به دامن کشیده‌ای

❈۱❈
من کیستم ز مردم دنیا رمیده‌ای چون کوهسار پای به دامن کشیده‌ای
از سوز دل چو خرمن آتش گرفته‌ای وز اشک غم چو کشتی طوفان رسیده‌ای
❈۲❈
چون شام بی رخ تو به ماتم نشسته‌ای چون صبح از غم تو گریبان دریده‌ای
سر کن نوای عشق که از های و هوی عقل آزرده ام چو گوش نصیحت شنیده‌ای
❈۳❈
رفت از قفای او دل از خود رمیده ام بی تاب تر ز اشک به دامن دویده‌ای
ما را چو گردباد ز راحت نصیب نیست راحت کجا و خاطر ناآرمیده‌ای
❈۴❈
بیچاره‌ای که چاره طلب می کند ز خلق دارد امید میوه ز شاخ بریده‌ای
از بس که خون فرو چکد از تیغ آسمان ماند شفق به دامن در خون کشیده‌ای
❈۵❈
با جان تابناک ز محنت سرای خاک رفتیم همچو قطرهٔ اشکی ز دیده‌ای
دردی که بهر جان رهی آفریده‌اند یا رب مباد قسمت هیچ آفریده‌ای

فایل صوتی غزلها - جلد چهارم محنت‌سرای خاک

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

صفایی
2010-05-31T12:00:40
بیت دو:...کشتی توفان رسیده ایبیت سه:چون شام بی رخ تو به ماتم نشسته ایچون صبح از غم تو...بیت شش:...راحت کجا و خاطر...بیت هشت:... تیغ آسمان---پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.