گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

رهی معیری:روان‌پرور بود خرم‌بهاری که گیری پای سروی دست یاری

❈۱❈
روان‌پرور بود خرم‌بهاری که گیری پای سروی دست یاری
وگر یاری ندارد لاله‌رخسار بود یکسان به چشمت لاله و خار
❈۲❈
چمن بی‌هم‌نشین زندان جان است صفای بوستان از دوستان است
غمی در سایه جانان نداری وگر جانان نداری جان نداری
❈۳❈
بهار عاشقان رخسار یار است که هرجا نوگلی باشد بهار است

فایل صوتی منظومه‌ها بهار عشق

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

حمیدرضا
2014-09-19T23:55:42
با درود و تشکر فراوان. آنگونه که از واژه ی "چشمت" در مصرع چهارم بر می آید به نظر می رسد در مصرع سوم نیز فعل "ندارد" می بایست با فعل "نداری" جایگزین گردد. بدین صورت که:وگر یاری نداری لاله رخساربود یکسان به چشمت لاله و خار