گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

رهی معیری:هوشم ربوده ماه قدح‌نوشی خورشیدروی زهره بناگوشی

❈۱❈
هوشم ربوده ماه قدح‌نوشی خورشیدروی زهره بناگوشی
زنجیر دل ز جعد سیه سازی گلبرگ تر به مشک سیه پوشی
❈۲❈
از غم به سان سوزن زرینم در آرزوی سیم بر و دوشی
خون جگر به ساغر من کرده ساغر ز دست مدعیان نوشی
❈۳❈
بینم بلا ز نرگس بیماری دارم فغان ز غنچه خاموشی
دردا که نیست ز آن بت نوشین‌لب ما را نه بوسه‌ای و نه آغوشی
❈۴❈
بالای او به سرو سهی ماند مژگان او بخت رهی ماند
ای مشکبو نسیم صبحگاهی از من بگو بدان مه خرگاهی
❈۵❈
آه و فغان من به فلک بر شد سنگین دلت نیافته آگاهی
با آهنین‌دل تو چه داند کرد؟ آه شب و فغان سحرگاهی
❈۶❈
ای هم‌نشین بیهوده‌گو تا چند جان مرا به خیره همی‌کاهی؟
راحت ز جان خسته چه می‌جویی؟ طاقت ز مرغ بسته چه می‌خواهی؟
❈۷❈
بینی گر آن دو برگ شقایق را دانی بلای خاطر عاشق را

فایل صوتی چند تغزل ماه قدح‌نوش

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

مرادی
2012-06-03T19:19:40
در بیت اول بند دوم "صبحگاهی" وزن را خراب میکند. صحیح احتمالا "سحرگاهی" است. در بیت دوم هم "قلک برشد" به "فلک بر شد" تغییر یابد:با ف و فاصله بین "بر" و "شد".
آزاده حقانی
2011-02-23T11:32:43
به نظر میرسد مصراع آخر شعر سایه گیسو چنین باشد: "مژگان او به بخت رهی ماند"
محمد رضا
2011-04-02T12:19:19
به نظر می رسد عنوان شعر ماه قدح نوش باشد.