رضیالدین آرتیمانی:همآغوش که شد یارب که امشب خجالت میتراود از نگاهش
❈۱❈
همآغوش که شد یارب که امشب
خجالت میتراود از نگاهش
ز بوی مشک من مدهوش گشتم
نهادم سر چو اندر خاک راهش
کامنت ها