رضیالدین آرتیمانی:زهی طراوت حسن و کمال نور و صفا که از جمال تو بیناست چشم نابینا
❈۱❈
زهی طراوت حسن و کمال نور و صفا
که از جمال تو بیناست چشم نابینا
کدام خوب علم گشت در جهان به وفا
تو از مقولهٔ خوبان عالمی حاشا
❈۲❈
بهار عشق دل از دیده مبتلا گردید
هر آن وفا که توبینی بلاست بر سر ما
زدودهاند حریفان ز دل غم کم و بیش
بریدهاند زبان غازیان ز چون و چرا
❈۳❈
اگر تو مرد رهی در طریق عشق رضی
رَهی ز میکده نزدیکتر مدان به خدا
کامنت ها