گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

رضی‌الدین آرتیمانی:نه پر ز خون جگرم از سپهر مینائی است هلاک جانم ازین بیوفای هر جائی است

❈۱❈
نه پر ز خون جگرم از سپهر مینائی است هلاک جانم ازین بیوفای هر جائی است
یکی ببین و یکی جوی و جز یکی مپرست از آن جهت که دو بینی قصور بینائی است
❈۲❈
وفا و مهر از آن گل طمع مدار ای دل توقع ثمر از بید باد پیمائی است
جدا ز خویشتنم زنده یکنفس مپسند که دور از تو هلاکم به از شکیبائی است
❈۳❈
چه میکشی به نقاب آفتاب، بنگر کز تحیر تو که خون در دل تماشائی است
من از تو جز تو نخواهم، که در طریقت عشق بغیر دوست تمنا ز دوست، رسوائی است
❈۴❈
عجب نمک به حرامی است دور از تو رضی که با وجود خیالت به تنگ تنهائی است

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

ناشناس
2016-01-18T19:29:36
بیت 5؟؟؟
س ، م
2016-01-18T21:33:31
رضی جان ، چیزی نگفتی که به کار آیدبی مایه فطیر است
مجتبی خراسانی
2016-01-19T04:17:24
محمد، صبح شما بخیر باشد.جلال الدین می فرماید:ستر چه در پشم و پنبه آذرست/تا همی پوشیش او پیداتر است
مجتبی خراسانی
2016-01-19T04:12:26
حدیث نفس بود، حقیر را چه به شما!باید با هم سن و سالان خود بازی کرد...موید باشید.
محمد
2016-01-19T04:05:01
ای خراسانی چه شد دوباره هل من مبارز میخوانیلیام را از یاد بردی ؟زبانت را نگهدار تا احترامت به جا باشد
س،م
2016-01-19T03:58:48
مجتبی خراسانی،،،حدیث نفس اگر کرده ای که خوش گفتیو گر نه ، از دهنت بوی خوش نمی آید
مجتبی خراسانی
2016-01-19T03:41:46
بسمه تعالییکی ببین و یکی جوی و جز یکی مپرست/از آن جهت که دو بینی قصور بینائی استو:من از تو جز تو نخواهم، که در طریقت عشق/بغیر دوست تمنا ز دوست، رسوائی استو:چه میکشی به نقاب آفتاب، بنگر کز/تحیر تو که خون در دل تماشائی استنزد احول به کار ناید...(س ، م، مخاطب عرضم شما نبودید، با خود حدیث نفس کردم)